معصومین علیهم السلام به هنگام غذا خوردن، آداب و شرائطی را مراعات یا توصیه می کرده اند

آداب غذا خوردن در سیره معصومین علیهم السلام
در سیره معصومان برای غذا خوردن آداب فراوانی ذکر شده است . برخی از این آداب در سیره و سخنان آن بزرگواران از این قرار است:
امام کاظم علیه السلام با دست راستش خورد تا فارغ شد سپس خلال آوردند، به فضل فرمود: «زبان در دهان بچرخان و هر چه در آن جای گرفت اگر دوست داری بخور و آنچه به زور خلال در آورى دور بریز».[1]
پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله به هنگام غذا، از برابرش مي خورد و مانند نشستن نمازگزار می نشست.[2]
از آن هنگام که پیامبر اسلام (ص) از طرف خدا مبعوث به رسالت شد, تا هنگام رحلت براى رعایت تواضع در پیشگاه خدا هرگز در حال تکیه بر چیزى, غذا نخورد.[3]
آن حضرت، غذا داغ را نمي خورد تا سرد شود، مي فرمود: خدا آتش را روزى ما نكرده و خوراك داغ بركت ندارد و آن را سرد كنيد... از برابر ديگران چيزى برنمي گرفت. خوراك كه مى آوردند پيش از مردم آغاز به خوردن مي كرد سپس آنها شروع مي كردند. تا امکان داشت تنها غذا نمي خورد و می فرمود: شما را از بدانتان آگاه نكنم؟ گفتند: چرا، فرمود: آنكه تنها بخورد و بنده خود را بزند و از مهمانش دريغ دارد.[4]
اميرالمؤمنين عليه السّلام فرموده اند: «خدا را هنگام خوردن ياد كنيد و سخن بیهوده نگویید كه نعمت خدا است و خدا دوست دارد او را شكر گزاريد و با نعمت خوشرفتار باشيد پيش از آنكه از دست شما برود».[5]
آن بزرگوار همچنین فرموده اند: «بر سر سفره چون غلامان (متواضعانه) بنشينيد، روى زمين غذا بخوريد، پا روى پا نيندازيد و چهار زانو ننشينيد كه خدا اين گونه نشستن را دشمن دارد و بر صاحبش غضب مى كند».[6]
امام صادق عليه السّلام فرموده است: «نشستن بر سفره را طولانی کنید كه آن از عمر شما به حساب نخواهد آمد».[7]
عمر بن قيس گوید پیش ابوجعفر عليه السّلام رفتم در برابرش سفره اى بود. عرض کردم: حدّ اين سفره چيست؟ فرمود: «چون آن را پهن كنى نام خدا ببری و چون بردارى سپاس خدا گویی و آنچه كنار سفره ريخته بر چينی».[8]
پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله فرموده اند: «هنگامی که غذا چهار ویژگی بیابد کامل شود:حلال باشد، و دستانی که از آن می خورند زیاد باشند، و با بسم الله آغاز شود، و با حمد ختم شود».[9]
امام صادق عليه السّلام فرموده اند: «به پشت خوابيدن پس از خوردن تن را چاق كند، خوراك را گوارا سازد و درد را بيرون كشد».[10]
در احوالات حضرت صادق عليه السّلام نقل شده كه خوش نداشت از سر غذا برخيزند و بسا يكى از بنده هايش را مي خواست و گفته مي شد سر سفره اند و مي فرمود آنها را بگزاريد تا فارغ شوند.[11]
امام حسن مجتبی عليه السّلام فرموده اند: «آداب سفره دوازده تاست که هر مسلمانی باید آنها رابداند: چهارتای آنها واجب است، چهار تا سنّت (مستحب) و چهار تا از باب رعایت ادب میباشد. امّا آن چهارتا که واجبند : معرفت، خشنودی و رضایت، نام خدا بر زبان آوردن و شکرگزاری. و آن چهار که سنّت است : دست شستن پیش از غذا خوردن ،نشستن بر ران چپ و خوردن با سه انگشت و ليسيدن انگشتان و امّا آن چهار که از باب رعایت ادب میباشد: خوردن از آنچه در جلوی توست، کوچک گرفتن لقمه، خوب جویدن غذا و کمتر نگاه کردن به صورت مردم..[12]
امام علی علیه السلام در سفارشی به فرزند خود امام مجتبی علیه السلام فرمودند: فرزندم! آیا چهار نکته به تو نیاموزم که با رعایت آنها از طبابت بی نیاز شوی؟ عرض کرد: چرا، ای امیر مؤمنان.حضرت فرمودند: تا گرسنه نشده ای غذا نخور و تا اشتها داری از غذا دست بکش و غذا را خوب بجو و قبل از خوابیدن قضای حاجت کن. اگر این نکات را رعایت کنی، از طبابت بی نیاز می شوی.».[13]
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرموده اند: «هنگام غذا خوردن كفش خود را درآورید چون براى پاهایتان آسايش بيشترى دارد».[14]
نقل شده چون رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله هم خوراك دیگران می شد نخستین نفری بود كه دست دراز مي كرد و آخرین نفری بود كه دست برمي داشت تا مردم سير بخورند.[15]
در احوالات امام هفتم علیه السلام نقل کرده اند... وقتی خوراك را آوردند با نمك آغاز كرد و برای هر نوع چیزی که می خواستند میل کنند می فرمودند: بخوريد بسم اللَّه الرحمن الرحيم. وقتی سفره را برداشتند و شخصی رفت تا خرده هاى زيرش را برچيند، فرمود: «دست نگهدار اين كار براى خانه ها و زير سقف است و اما در اينجا ريزه سفره براى پرنده ها و چهارپایان است».[16]
اميرالمؤمنين عليه السّلام در سفارشى به کمیل فرمود: «هنگام غذا خوردن خوردنت را طولانی کن تا آنان كه همراه تو هستند سير شوند و از تو روزى ببرند، اى كميل چون سير خوردى الحمد للَّه بگو بر آنچه روزيت كرده و بلند بگو تا ديگران هم حمد گويند و اجرت بيشتر شود، اى كميل شكمت را پر از خوراك مكن و براى آب و باد در آن جايى نگهدار».[17]
و آداب و شرائط دیگری که در کتاب های سیره و حدیث به آن اشاره شده است.
مهدی سیدمرادی
پی نوشت ها:
[1] المحاسن، ج 2، ص 451.
[2] بحار الأنوار، ج 16، ص 242.
[3] المحاسن، ج 2، ص 457.
[4] مكارم الأخلاق، ص 28.
[5] المحاسن، ج 2، ص 586.
[6] همان، ص 442.
[7] الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص 362.
[8] من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 356.
[9][10] الدعوات (للراوندي)/ سلوة الحزين، ص 80.
[11] دعائم الإسلام، ج 2، ص 120.
[12] من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 359.
[13] الخصال، ج1 ، ص 229.
[14] مكارم الأخلاق، ص 124.
[15] المحاسن، ج2، ص 448.
[16] مكارم الأخلاق، ص 144.
[17] تحف العقول، ص 172.