جایگاه امامت از دیدگاه معصومین علیهم السلام
از بزرگترین، خطرناکترین و شکنندهترین انحرافاتی که در جامعه اسلامی رخ داد، انحراف از مسیر امامت بود. اگر جامعه بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جایگاه امامت...

از بزرگترین، خطرناکترین و شکنندهترین انحرافاتی که در جامعه اسلامی رخ داد، انحراف از مسیر امامت بود. اگر جامعه بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جایگاه امامت را شناخته بودند، امامت و خلافت را در حد نمایندگی قبیلهای و قومی تنزل نمیدادند.
قرآن کریم امامت را بالاتر از نبوت میداند و چنین بیان میکند که ابراهیم علیه السلام بعد از نبوت و خلیل اللهی به مقام امامت ترفیع درجه یافته است. «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماً»؛(1) «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم...»
و معرفی امام را باعث کمال دین و تمامکننده نعمت میداند و بعد از آنکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام را به امامت منصوب میکند میفرماید: «الیَومَ أَکمَلْتُ لَکُم دِینَکُم »؛(2) «امروز دینتان را برایتان کامل کردم...» و اعلام میکند که عدم معرفی امام و امامت به منزله عدم انجام رسالت 23 ساله است.(3)
جابربن عبدالله انصاری میگوید: از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرسیدم امامان بعد از شما چند نفرند؟ حضرت فرمود: «یا جابر سالتنی رحمک الله عن الاسلام باجمعه، عدتهم عده الشهور؛(4) جابر! خدایت رحمت کند، از تمام اسلام از من سئوال نمودی. تعداد آنان به تعداد ماهها است...» در این حدیث سئوال از امام مساوی با سئوال از تمام اسلام دانسته شده است.
در روایت صحیحه از امام باقر علیه السلام رسیده است که حضرت فرمود: «كُلُّ مَنْ دَانَ اَللَّهَ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ لاَ إِمَامَ لَهُ مِنَ اَللَّهِ فَسَعْيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ وَ هُوَ ضَالٌّ مُتَحَيِّرٌ وَ اَللَّهُ شَانِئٌ لِأَعْمَالِهِ؛(5) هر كه خود را در عبادت خداوند عزّ و جلّ به رنج و زحمت افكند، اما [براى خود ]امامى از جانب خدا نداشته باشد، كوشش او پذيرفته نمى شود، و گمراه و سرگشته است و خداوند از كارهاى او نفرت دارد».
در روایت دیگری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به علی علیه السلام در مورد ولایت آن حضرت میخوانیم: «لَوْ أنَّ عَبْداً عَبَداللهَ مِثْلَ ما قامَ نُوحٌ فی قَوْمِهِ، وَکانَ لَهُ مِثْلُ احُدٍ ذَهَباً فَأنْفَقَهُ فی سَبیلِ اللهِ، وَ مُدَّ فی عُمْرِهِ حَتّی یحُجَّ ألْفَ عام عَلی قَدَمَیهِ، ثُمَّ قُتِلَ بَینَ الصّفا والْمَرْوَةِ مَظْلُوماً، ثمَّ لَمْ یوالِک یا عَلِی، لَمْ یشُمَّ رائِحَةَ الجَنّةَ وَلَمْ یدْخُلْها؛(6) اگر کسی به اندازه رسالت حضرت نوح در میان قومش عبادت کند و به اندازه کوه احد طلا داشته باشد و در راه خدا انفاق کند و عمرش طولانی شود؛ هزار بار خانه کعبه را با پای برهنه زیارت کند و سپس در میان صفا و مروه مظلومانه به قتل برسد، اگر ولایت تو را ای علی نداشته باشد، بوی بهشت را نمیچشد و داخل آن نخواهد شد».
پیامدهای عدم شناخت امام
با همه آن تأکیدات، جامعه اسلامی مقام امام و امامت را درست نشناخت. این عدم شناخت پیامدهای ناگواری در پی داشت.
در ذیل به نمونههایی از این موارد از عصر خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تا این زمان اشاره میشود، با تذکر این نکته که پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله علاوه بر مقام رسالت، مقام امامت نیز داشت؛ زیرا او افضل انبیای الهی است و وقتی ابراهیم علیه السلام مقام امامت داشته باشد، یقیناً [و به طریق اولی] آن حضرت نیز از مقام امامت برخوردار خواهد بود.
1ـ عبدالله ابن عمر میگوید: «هر کلامی را که از پیامبر صلی الله علیه و آله میشنیدیم آن را مینوشتیم، ولی گروهی از قریش مرا از این کار منع میکردند و میگفتند: ممکن است رسول خدا صلی الله علیه و آله از روی غضب یا خوشحالی سخن گفته باشد. من هم از این کار دست کشیدم. روزی حضور آن حضرت رسیدم و جریان را برای ایشان نقل نمودم. فرمودند: «کلمات و سخنان مرا بنویس. به خدا قسم از دهان من جز حق خارج نمیشود».(7)
این جریان نشان میدهد که عدهای مقام عصمت و علم الهی حضرت را درک نکرده بودند و همین جهالت بود که باعث شد وقتی حضرت در بستر بیماری، کاغذ و قلم تقاضا نمودند تا مطلبی را برای مسلمانان بنویسند که گمراه نشوند، عمر از این کار ممانعت کرد و گفت: کتاب خدا ما را کفایت میکند، و (نعوذ باالله) پیامبر هذیان میگوید».(8)
آنان اگر مقام نبوت، امامت، عصمت و طهارت ایشان را شناخته بودند، هرگز به خود جرأت نمیدادند چنان سخنان سست و بی پایه ای را مطرح کنند.
3ـ ابن ابیالحدید با اینکه از برترین شارحان نهجالبلاغه است، در عین حال شناخت چندانی از امام و امامت ندارد. او در ابتدای خطبه همام در توجیه این سئوال که چرا علی علیه السلام از ابتدا پاسخ همام را در بیان اوصاف متقین نداد، بلکه اجازه داد تا او اصرار و سماجت کند تا آنجا که امام را در فشار قرار دهد، پاسخهایی داده است. از جمله میگوید: «ولعله تثاقل عن الجواب لیرتب المعانی التی خطرت له فی الفاظ مناسبه لها ثم ینطق بها کما یفعله المتروی فی الخطبه؛(9) شاید علت تأخیر او از جواب این بود که میخواست معانیای را که به ذهنش خطور میکرد، در الفاظ مناسب ردیف کندـ به قول امروزیها سخنرانی را خوب آماده کند ـ و آنگاه سخن بگوید چنان که یک خطیب فکر و اندیشه میکند.»
مذهب و اعتقاد ابن ابیالحدید اجازه نمیدهد که بفهمد امام علم الهی و «لدنی» دارد و نیاز به فکر و ترتیب الفاظ و آماده کردن منبر و سخنرانی و پیش مطالعه ندارد.
آیا امام معصومی که وارث علوم تمام انبیا و ائمه گذشته و دارای «علم لدنی» و الهی است ، نیاز به کسب تجربه بشری دارد؟ آیا این نشانگر این نیست که در حوزه خودی هم باید امامشناسی تقویت شود؟
شبههافکنی روشنفکران معاصر نیز بیشتر ناشی از عدم شناخت معصومان و امامان است، چنان که اعمال بسیاری از وهابیان نیز که بیشترین شبهه را در سطح جهان علیه شیعه مطرح میکنند، بر اثر عدم درک صحیح امامت در شیعه است.
منبع: ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 391، مهر و آبان 1393، صص 9-9، جواد تربتی.
-------
پینوشتها:
1ـ بقره، 124.
2ـ مائده، 5.
3ـ مائده، 67.
4ـ ابن میثم بحرانی، غایه المرام، چاپ دوم، المقصد الاول، باب 2، ص 244، حدیث 2.
5ـ اصول کافی، ج 1، ص 183.
6ـ بحارالانوار، ج 27، ص 194 و ر.ک: مناقب خوارزمی، ص 28.
7ـ سنن ابیداوود، داراحیاء السنه النبویه، ج 3، ص 318 و ر.ک: مسند احمد حنبل، مؤسسه الرساله، بیروت، ج 11، ص 58.
8ـ همان، ج 3، ص 409؛ ابن سعد، طبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج 2، ص 243؛ صحیح بخاری، ج 1، ص 39.
9ـ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، بیروت، دار احیاء التراث، چاپ دوم، 1386، هـ. ق، ج 10، ص 134.

عکس حرم مطهرامام رضا علیه السلام
8634فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز حرم مطهرامام رضا علیه السلام

زائر حرم امام رضا علیه السلام
7963دولت دراین سرا و گشایش دراین در است ... السلام علیک یا انیس النفوس یا علی بن موسی الرضا(ع) #امام_رضا_علیه_السلام #حرم_امام_رضا_علیه_السلام #حرم_مطهر_رضوی

دربانان حرم مطهر امام رضا علیه السلام
9693از رهگذر خاک سر کوی شما بود؛ هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد