ازدواجهای خیابانی و زیانهای آن
از مسائلی که متأسفانه در بین گروهی از مردم به صورت فرهنگ درآمده، ازدواج های خیابانی است که عده ای به وسیله کتاب ها، مجلات، فیلم ها و... به شدت به آن دامن می زنند: «عاشق شدن گناهی ندارد. اگر عشق نباشد، هیچ چیز زیبا نیست. بگذارید دختران در مدارس آماده زندگی، عشق و ازدواج شوند».
دیگری می نویسد: «زیباترین و تعالی بخش ترین جنبة هستی انسان، عشق است، ولی حاکمیت در ایران، به تصویر کشیدن رابطة عاشقانه بین دو انسان را، ولو زن و شوهر باشند گناه آلود می داند».
واقعیت امر این است که ما بپذیریم یا نپذیریم، در محیط دانشگاه و برخی از مراکز و بعضی از شهرها، از طریق عشق های خیابانی، موبایلی، ایمیلی و... دنبال ازدواج هستند.
یکی از مهم ترین سوژه های فیلم ها، عاشق شدن است. پیرمرد هفتاد ساله و جوان عاشق می شوند. حالا دیگر عشق را به نوجوان ها هم رسانده اند. با چنین وضعیتی، مناسب است که ضرر و زیان های چنین ازدواج هایی به صورت منطقی گوشزد شوند.
مغالطه بزرگ
زیربنای فکری ازدواج های عشقی در داخل کشور و سطح جهانی این است که عشق امری مقدس و ستودنی است، ولی توجه نکرده اند که عشق دو نوع است، عشق حقیقی و مجازی و عشق مجازی نیز به عفیف و حیوانی تقسیم می شود.
عشق عفیف به عشقی گفته می شود که مبدأ آن شباهت و همسانی نفس عاشق با نفس معشوق در جوهر و ذات با او باشد. بیشتر اهتمام عاشق به روش های معشوق و آثاری است که از نفس وی صادر می گردد. این عشق، نفس را پرشوق و وجد می سازد و رقّتی را ایجاد می کند که عاشق را از آلودگی های دنیایی بیزار می گرداند.
عشق حیوانی عشقی است که منشأ آن شهوت جوانی و طلب لذت و کامجویی و بیشترین عامل جذب و کشش عاشق، شکل و شمایل و حسن و زیبایی معشوق است و جذابیت های جسمانی و ظاهری در آن نقش اساسی را بازی می کند. این عشق ناشی از استیلای نفس امارّه است که غالبا همراه با فجور، مفاسد و انحرافات اخلاقی است.
استاد مطهری در باره انواع عشق می گوید: «عشق، اوج علاقه و احساس است. این احساس ها دو نوعند که یکی آثار نیک و سازنده و دیگری آثار کاملاً مخرّبی دارد. برخی از احساسات از مقولة شهوت و مخصوصاً از شهوت جنسی است و افزایش و کاهش آن بستگی زیادی به فعالیت فیزیولوژیک دستگاه تناسلی و سن جوانی دارد و با پا گذاشتن به سن، از یک طرف و اشباع و ابراز از طرف دیگر کاهش مییابد و منتفی می گردد.
جوانی که از دیدن رویی زیبا به خود می لرزد و از لمس دستی ظریف به خود می پیچد، باید بداند چیزی جز جریان مادی و حیوانی در کار نیست. این گونه عشق ها که به سرعت می آیند و به سرعت می روند، قابل اعتماد و توصیه نیستند، بلکه خطرناک و فضیلت کش اند...».
جوانی که از دیدن رویی زیبا به خود می لرزد و از لمس دستی ظریف به خود می پیچد، باید بداند چیزی جز جریان مادی و حیوانی در کار نیست.
بنابراین عشق جنسی و دوستی های خیابانی که با ترشح غدد جنسی آغاز میشود و با ارضای زودگذر جسمانی پایان می یابد، نابودکننده عشق حقیقی و واقعی است و عشق اصلی را به افسانه تبدیل میکند. البته این بدان معنی نیست که در اسلام نباید بین زن و شوهر عشق وجود داشته باشد، بلکه ازدواج باید عاقلانه شروع شود و عاشقانه ادامه یابد.
این عشق همان است که در قرآن از آن به نام «مودت» و «رحمت» یاد شده است که هم در آغاز زندگی (بعد از پیوند ازدواج) لازم و ضروری است و هم استمرار زندگی خانوادگی و نشاط روحی و جسمی بستگی به آن دارد.
بنابراین دوستی های خیابانی را عشق خواندن، مغالطه بزرگی است که متأسفانه انجام گرفته است و عده ای که می خواهند از وجدان پاک دینی و مذهبی و فطری خویش فرار کنند، به عنوان عشق پناه می برند.
ضررهای روحی و معنوی
1- گناه است و زیانآور
اولین ضرر این گونه ارتباط ها این است که گناه و حرام الهی است و معنویات و ایمان انسان را خدشه دار می کند. مراجع عظام هرگونه نامهنگاری با نامحرم و طرح مسائل عشقی و یا شهوانی را از طریق نامه، تلفن، چت و... حرام می دانند.
حضرت علی علیه السلام فرمود: «قرین الشهوه مریض النفس، معلول العقل؛ کسی که با شهوت همراه شود، جان و عقلش مریض و بیمار می شود».
و همین طور اگر موفق به توبه نشود، گرفتاری و عذابی سختی دارد.
محمدبن سنان از مفضل بن عمر نقل کرد که گفت: «سألت اباعبدالله جعفربن محمد الصادق علیه السلام عن العشق فقال قلوب خلت من ذکر الله فاذاقها الله حب غیره؛ از امام صادق علیه السلام درباره (راز) عاشق شدن پرسیدم، حضرت فرمود: «دلی که از یاد خدا خالی میشود، خداوند محبت غیرخودش را به آن می چشاند». پس عشق های شیطانی در واقع یک نوع مجازات الهی و حاصل غفلت از ذکر خداوند است.
2- حاضر به ازدواج نیستند
غالباً از طرف دختران، این نوع دوستی ها به هدف شکار و به دست آوردن شوهر صورت میگیرد، ولی در پسران غالباً جنبه شهوانی و خوشگذرانی دارد، لذا به این راحتی حاضر نیستند با این گونه دختران ازدواج کنند.
در مصاحبه ای که با جمعی از جوانان انجام گرفته است، پسری میگوید: «هیچ وقت امکان ندارد با دختری که دوست هستم ازدواج کنم. شما اگر معنای ازدواج را بدانید، آن وقت حساسیت مردهای ایرانی را می فهمید. اگر دختری با چند تا پسر دوست بوده باشد، حاضر نیستم با او ازدواج کنم.»
دخترانی که سادهلوحانه شکار گرگان ناموس میشوند، به این امر توجه ندارند که حتی بدترین افراد و هرزه ترین مردان هم در ازدواج دائم، دنبال دختران نجیب، پاک و عفیف هستند و هرگز حاضر نیستند با کسانی که هر روز عاشق و دلداده شخصی می شوند، ازدواج کنند.
3- ترس از افشای ارتباط های گذشته
جوانی که انتظار دارد بعد از ازدواج، زندگی او سرشار از عشق و محبت و آرامش باشد، اگر در گذشته دوستیهایی داشته باشد، همیشه نگران است که مبادا روابط گذشته او افشا شوند و هر لحظه در زندگی او مشکلی ایجاد شود، به ویژه در بافت اجتماعی جامعه اسلامی ما این نگرانی بیشتر هم هست.
دختر جوانی که بهتازگی ازدواج کرده است، در نامه ای می نویسد: «من قبل از ازدواج با پسری دوست بودم. اکنون که ازدواج کردهام آن پسر مرا تهدید می کند که یا خواهرشوهرت را برای دوست شدن با من آماده کن و یا من مسائل مربوط به دوستی میان تو و خود را افشا خواهم کرد».
4- بدگمانی نسبت به همدیگر
پسری که قبل از ازدواج با افراد زیادی ارتباط داشته است به هنگام ازدواج به هر دختری نظر می کند می پندارد او نیز با پسرهای متعددی ارتباط داشته است و پاک و عفیف نیست. همین طور دختری که چنین ارتباطی با پسران داشته، در مورد همسرش این طور فکر می کند. حال اگر جوانی با تجربه های دوستی قبل از ازدواج بخواهد کانون عشقی برپا کند و خانواده ای را تشکیل دهد، اولین مشکل زندگی جدید او بدگمانی به همسر است و طبعاً اضطراب و ناآرامی بر زندگی او حاکم خواهد شد. «ویل دورانت» در این زمینه میگوید: «مرد، نگران و مضطرب است که مبادا کسی پیش از او زنش را تصرف کرده باشد، ولی این نگرانی و اضطراب در زن کمتر است.»
5- ناپایداری و طلاق
بسیاری از ازدواج هایی که از روابط خیابانی، پارک و دانشگاهها شروع شده اند، یا به سرانجام روشنی نرسیده و یا قبل از ازدواج تمام شده و حاصلی جز بدنامی نداشته اند. عشق و علاقه هایی که از طریق آشنایی در خیابان و تماس تلفنی و... حاصل می شود، با همان شتابی که ایجاد می شوند، با همان سرعت خاموش می شوند. دکتر شیخی جامعه شناس در این مورد می گوید: «جوانانی که همدیگر را در پارک ها و خیابان ها می یابند، یا از طریق تماس های تلفنی به همدیگر علاقمند می شوند، اصولاً مبنا و اساس علاقمندی خود را بر همان نگاه های اولیه پایه گذاری می کنند. عشق و علاقه وقتی ظاهری باشد، قاعدتاً بعد از مدتی تحلیل می رود و نهایتاً خاموش میشود. لذا میبینیم که اغلب چنین ازدواج هایی بعد از مدت کوتاهی (کمتر از یک سال) به طلاق می انجامند».
عشق و علاقه هایی که از طریق آشنایی در خیابان و تماس تلفنی و... حاصل می شود، با همان شتابی که ایجاد می شوند، با همان سرعت خاموش می شوند.
6- جرّ و بحث دائمی
بدگمانی از یک طرف و تنوع طلبی از طرف دیگر باعث میشود همیشه بین زوجین جر و بحث در گیرد و هر چند وقت یک بار به این مسئله اشاره شود که اگر تو سالم بودی با من دوست نمی شدی. جمعی از جوانان شرکت کننده در مصاحبه ای درباره روابط دختر و پسر به رغم اصرار بر رفع محدویت های موجود در جامعه و خانواده، در لا به لای سخنان خود به برخی از مفاسد این نوع ارتباطات اشاره کردهاند. پسری میگوید: «به نظر من اگر پس از ایجاد ارتباط، ازدواجی صورت گیرد مشکل آفرین میشود، چون پسرهایی که (با دختری) دوست میشوند، تا مشکلی در زندگی مشترک پیش بیاید میگویند تو همان کسی بودی که با من دوست شدی.»
این تردیدها باعث سرشکستگی دختر میشود و اعصاب او را در هم میریزد، شیرینی و حلاوت زندگی را از بین می برد و زمینة جر و بحث و درگیری دائمی زوجین را فراهم می سازد.
7- تنوع طلبی و کمبود محبت
مرد یا زنی که قبل از ازدواج با افراد متعددی ارتباط داشته، خواه ناخواه تنوع طلب میشود و این امر بعد از تشکیل خانواده و زندگی مشترک همچنان ادامه می یابد و موجب کم شدن محبت در کانون گرم خانواده می گردد.
استاد مطهری می گوید: «در مورد غریزه جنسی و برخی از غرایز دیگر، برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعی را می میراند و طبیعت را هرزه و بی بند و بار می کند. در این مورد هر چه عرضه بیشتر گردد، هوس و میل به تنوع افزایش می یابد. راسل در کتاب زناشویی و اخلاق اعتراف میکند که عطش روحی در مسائل جنسی غیر از حرارت جسمی است. آنچه با ارضا تسکین مییابد، حرارت جسمی است نه عطش روحی.»
8- بدبختی و نفرت
فلسفه منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع و منع ارتباط با نامحرمان از نظر خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار میرود، در حالی که در روابط آزاد و کامیابی و ارتباط دوستانه، همسر از لحاظ روانی، یک رقیب و مزاحم و زندانبان و نگهبان به شمار می رود و در نتیجه کانون خانوادگی براساس دشمنی و نفرت پایه گذاری می شود و طرفین احساس خوشبختی نمی کنند.
روژه موکی یلی در کتاب «روان شناسی زندگی زناشویی» و کتاب «عقده های روانی»، آماری را در باره سرنوشت عشق های خیابانی آورده است: «90% از افراد متأهل (در فرهنگ ما غربی ها) ازدواج شان پیامد عشقی بوده که نسبت به آن تردیدی نداشته اند و از این رقم 5/95% شوهران مورد پرسش، پس از گذشت سه سال از ازدواج خود اظهار می دارند که در خانه احساس خوشبختی نمیکنند و در همین شرایط 5/91% از زنان اظهار می دارند در خانه خوشبخت نیستند.»
9- عدم جذابیت
دختران جوان باید بدانند که برای جوانان، دختران عفیف و با حیا جذابترند. ممکن است جوان برای لذت های زودگذر جذب دختری شود، ولی برای ازدواج دائم دنبال دختر باحیا می رود و اگر هم با بیحیایی جذب دختری شود، پس از ازدواج، این جذابیت به سرعت از بین میرود. «ویل دورانت» به صراحت می گوید: «زنان بی شرم جز در لحظاتی زودگذر، برای مردان جذاب نیستند. مردان جوان به دنبال چشمان پر از حیا هستند و بدون آنکه بدانند حس میکنند که این خودداری ظریفانه (حیا و عفاف) از یک لطف و رقت عالی خبر می دهد.»
دختران جوان باید بدانند که برای جوانان، دختران عفیف و با حیا جذاب ترند.
جمع بندی
عده ای براساس مغالطه ای بزرگ تلاش می کنند از نام مقدس عشق سوءاستفاده و رابطه های شهوانی و حیوانی را عشق قلمداد کنند و بر این اساس ازدواج های عشقی را ترویج نمایند. برای جلوگیری از این فرهنگ غلط یکی از راهکارها این است که جوان ها را با ضرر و زیان های این نوع ازدواج ها آشنا سازیم.
گناه و آلوده شدن روح، ترس و اضطراب همیشگی از برملا شدن ارتباطهای گذشته، بدگمانی و سوءظن زوجین به همدیگر، ناپایداری و طلاق زودرس، جرّ و بحث دائمی در زندگی، تنوعطلبی، احساس کمبود محبت، نفرت از همدیگر، احساس محرومیت دائمی، التهاب جنسی، هیجانات روحی، بیاشتهایی، عصبانیت و قتل و جنایت از جمله آثار سوء این نوع روابط هستند.
منبع: ماهنامه پاسدار اسلام، سیدجواد حسینی، خرداد و تیر 1393، صفحه 72-75.
-------
پی نوشت ها:
1. ایران جوان، ۵/۱۰/۷۸، ش ۱۵۶، ص ۲.
2. ایران فردا، ۲۲/۱۰/۷۸، ش ۶۶، ص ۳۰، ناصر ایرانی.
3. خواجه نصیرالدین طوسی، شرح اشارات، قم، نشر البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش، ج ۳، ص ۳۸۴.
4. مرتضی مطهری، جاذبه و دافعه علی علیه السلام، قم، انتشارات صدرا، چهارم، صص ۴۹ـ۴۷.
5. عروه الوثقی، سیدکاظم طباطبایی یزدی، بحث نکاح، با استفاده از مسئله ۳۹، امام خمینی، تحریرالوسیله، بحث نکاح، با استفاده از مسئله ۲۹.
6. میزان الحکمه، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، اول، ج ۱۰، ص ۳۷۸.
7. علل الشرائع، شیخ صدوق، مقدمه سیدمحمد صادق بحرالعلوم، بیروت، دارالبلاغه، بیتا، ص ۱۴۰، باب ۱۱۸.
8. جوان و روابط، ابوالقاسم مقیمی حاجی، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه قم، اول، ۱۳۸۰، ص ۵۶.
9. تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران، دکتر علیاصغر احمدی، تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، پنجم، ۱۳۷۸، ص ۴۹.
10. لذات فلسفه، ویل دورانت، ترجمة عباس زریاب، تهران، نشر دانشجویی، هشتم، ۱۳۷۳، ص ۴۵.
11. هفته نامه دیدگاه، دکتر شیخی، پیش شمارة ۳ آبان ۷۹، ص ۵.
12. ایران جوان، ش ۱۳۵، ص ۳۶، جوانان و روابط، همان، صص ۵۷ـ۵۶.
13. مسئله حجاب، مرتضی مطهری، قم، صدرا، چاپ چهل و دوم، ۱۳۷۴، صص ۱۱۴ـ۱۱۳.
14. ایران جوان، شماره ۱۳۵، ص ۳۵.
15 لذات فلسفه، ص ۱۲۹.