در کوچه باغ خاطره | حجاب
در کوچه باغ خاطره
به خیال خام خودش میتواند با خدا دربیفتد!
فکر میکرد تا ابد در این دنیا شاه میماند.
دستور داد حجاب از سر زنان سرزمین بزرگ و متمدن ایران بردارند!
کمان کشیده بود تا تیری به سمت خدا پرتاب کند.
نمیدانست در دام شیطان افتاده و به زودی زود چنان میسوزد و میپوسد که جز نفرین از او یاد نخواهد شد.
سالیانِ سال است که خوراک مور و ملخ شده جسم و افکارش زیر خاک پوسیده اما اعتقاد بانوان ایران زمین همچنان زنده و پویاست.
سالها از آن روز نحس ۱۷ دی ۱۳۱۴ و آن تصمیم نفرت انگیز میگذرد
اما هنوز در این سرزمین دختران برای روزی که محجبه میشوند جشن میگیرند و چادر را چون تاج افتخار بر سر میگذارند…
او که میخواست به اسلام ضربه بزند رفت و اسلام پر قدرت همچنان باقیست…