site.title

یکی از اهداف بعثت؛ تکمیل مکارم اخلاق

دنياى آشفته‏ عصر ما، همراه با پيشرفت هاى تكنولوژى، دچار سقوط معنوى و اخلاقى گردیده و اخلاق، عاطفه، وجدان، عدالت، ايمان و معنويت با خطر نابودى روبرو شده است. چاره آن مبانى فرهنگى و علمى و اخلاقى مكتب اسلام يعنى قرآن و سنت (آثار نبى اكرم و ائمه معصومين، علیهم السلام) است که براى بازسازى ايمان و اخلاق در ميان مردم و به ويژه نسل جوان نقش سازنده‏ اى را ايفا مى‏كند. 
از مباحث مهم اسلامی كه قرآن بر آن بسيار تكيه كرده و آيات بسيارى در باره آن نازل شده اخلاق است. آنچه كه عشق، عواطف و احساس و سجاياى روحى انسان را كمال مى ‏بخشد و رهبرى مي كند علم اخلاق و تربيت است. قرآن به آن اندازه به جنبه اخلاق اهميت داده که هدف از آفرينش انسان را اين مي داند كه وى مظهر صفات الهى و سجاياى اخلاقى از قبيل محبت و احسان و شرف، شجاعت و سخاوت و نوعدوستى ... و پاكى از رذايل اخلاقى مثل كينه، حسادت‏ و خيانت و ناپاكى، درنده خويى، خودبينى ... شود. نبى اكرم صلی الله علیه و آله نیز هدف از بعثت خود را کامل کردن شرافت های اخلاقی مي داند و مي فرمايد: «من براى اين مبعوث شدم كه مكارم و شرافت های اخلاقی را در شما به كمال برسانم و وجود شما را به صفات عالى انسانى بپرورم».
در اسلام اخلاق فردى و اجتماعى تا رسیدن به حد كمال بررسى و همه سجاياى خوب و انسانى ياد شده و حقوق مردم نسبت به يكديگر و رفتار اجتماعى و برخوردهاى زندگى و... را بيان داشته است تا بدان اندازه که از نظر فردى شخصیت های بی نظیری همچون سلمان، ابوذر و شهداى پاكباز كربلا مي سازد و از نظر اجتماعى و نوعدوستى نیز مانند پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله كه‏ چون قصابی تربيت ناشده‏ برای تمسخر سنگ به سوی او مى ‏پراند، حضرت به مسجد مي رود و براى آمرزش او نماز مى ‏گزارد.
هر چند که حقايق و معارف تربيتى اسلامى چندان مورد دقت و تحقيق قرار نگرفته ولى روايات و آيات اخلاقى بسیاری در دسترس است كه مطالعه آنها نور بخش دل و مربى جان هاست كه از سرچشمه وحى و علم بی پایان الهى مايه گرفته است.
آفريدگار متعال حضرت محمد صلی الله علیه و آله را در ميان انبياء به كمال اخلاقی رهنمون کرد و پیروی از پيامبرش را كليد خشنودى و راه رسیدن به بهشت جاودانى قرار داد چنان كه مى ‏فرمايد: «پيامبر براى شما پيشوايى نيكوست آنان كه به خدا و قيامت اميدوار باشند»[1] و پیروی و اطاعت از او را وسيله مهر و لطف و سبب جلب رحمت خويش قرار داده و مى ‏فرمايد: «پيامبرم به مردم بگو اگر خدا را دوست داريد به دنبال من‏ آييد تا خدا شما را دوست بدارد».[2]


در كلمات امير مؤمنان علی علیه السلام سخنى است كه حقيقت و رمز سير انبياء الهى را كه از مردم بطور كامل بريدند و به خدا پيوستن و از دنيا روی برگرداندند و به آخرت پرداختند بيان می کند. آن حضرت درباره راه و رسم زندگى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله مي فرمايد: «به پيامبر پاكيزه و پاكت اقتدا كن، كه راه و رسم او الگويى است براى الگو طلبان، و مايه فخر و بزرگى است براى كسى كه خواهان بزرگوارى باشد، و محبوب ‏ترين بنده نزد خدا كسى است كه از پيامبرش پيروى كند، و گام بر جايگاه قدم او نهد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از دنيا چندان نخورد كه دهان را پر كند، و به دنيا با گوشه چشم نگريست، دو پهلويش از تمام مردم فرو رفته‏ تر، و شكمش از همه خالى ‏تر بود، دنيا را به او نشان دادند اما نپذيرفت، و چون دانست خدا چيزى را دشمن مى‏ دارد آن را دشمن داشت، و چيزى را كه خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت، و چيزى را كه خدا كوچك شمرده كوچك و ناچيز مى‏ دانست. اگر در ما نباشد جز آن كه آنچه را خدا و پيامبرش دشمن مى‏دارند، دوست بداريم، يا آنچه را خدا و پيامبرش كوچك شمارند، بزرگ بداريم، براى نشان دادن دشمنى ما با خدا، و سر پيچى از فرمان‏هاى او كافى بود...».


سپس امام علیه السلام در ترغیب و تشویق به پیروی از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اینگونه می فرماید: «پيروى كننده بايد از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيروى كند، و به دنبال او راه رود، و قدم بر جاى قدم او بگذارد، و گر نه از هلاكت ايمن نمى ‏باشد، كه همانا خداوند، محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را نشانه قيامت، و مژده دهنده بهشت، و ترساننده از كيفر جهنم قرار داد، او با شكمى گرسنه از دنيا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد، و كاخ ‏هاى مجلّل نساخت (سنگى بر سنگى نگذاشت) تا جهان را ترك گفت و دعوت پروردگارش را پذيرفت. چه بزرگ است منّتى كه خدا با بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر ما نهاده، و چنين نعمت بزرگى به ما عطا فرموده، رهبر پيشتازى كه بايد او را پيروى كنيم و پيشوايى كه بايد راه او را تداوم بخشيم».[3]

 

منبع: مكارم الأخلاق، طبرسى، حسن بن فضل‏، به ترجمه ابراهيم مير باقرى، ‏فراهانى‏، تهران‏، 1365ش‏، ج‏ 1، ص 17 – 3. (با تلخیص و اندکی تغییر]

 

پی نوشت ها:
[1] احراب، 21.
[2] آل عمران، 31.
[3] نهج البلاغه، شريف رضي، تحقیق صبحي صالح، ‏هجرت‏، قم‏، 1414ق‏، ص 227
 

صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ
وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ