site.title

برشی از کتاب یک قمقمه دریا (08)

چند دقیقه مطالعه
قسمت هشتم (فصل پایانی)

(ولایتعهدی)
مأمون از امام رضا (علیه السلام) خواست
فرد موثق را معرفی کند تا او را به 
حکومت شهری بگمارد که اهل آن،
علیه مأمون خرابکاری می‌کردند.


امام فرمودند: 
...شرطم در قبول ولایتعهدی این بود که در این امور وارد نشوم... 
من در مدینه که بودم، سوار اشتر خودم می‌شدم و [در کمال آزادی و آرامش] در کوچه‌هاى آن رفت و آمد می‌کردم و...
نوشتۀ من در شرق و غرب، حکم قانون داشت؛ پس می‌بینی که ولیعهدی تو چیزى به من نداده است...


منبع: کتاب «یک قمقمه دریا»/ محمدهادی زاهدی/ آستان قدس رضوی، ص ۲۵

صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ
وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ