site.title

قصه | حضرت رقیه (سلام الله علیها)

مامان و باباهای عزیز برای فرزندتون 
قصه تعریف کنید، قصه حضرت رقیه(س)


بچه‌های نازنین
ماه محرم تموم شد و وارد ماه صفر شدیم.
ماه صفر یکی از ماه‌های قمریه که خیلی اتفاق در این ماه افتاده.

یکی از مهم ترین اتفاقات این ماه که خیلی برای اهل بیت(ع) و شیعیان ناراحت کننده است، 
ورود کاروان اهل بیت امام حسین(ع) به شهر شام است.
بعد از شهادت امام حسین(ع) و یارانشون، دشمن بدجنس و‌ بد، خانواده و بچه‌های امام حسین(ع) رو اسیر کرد تا اون ها رو به شهر شام ببرن.

این دستور یزید پادشاه ستمکار شهر شام بود. دشمنان که قلب سیاهی داشتند خیلی با بچه‌ها بد رفتاری می‌کردند ‌و خیلی اون ها رو اذیت کردند.

اما بچه های نازنین وقتی کاروان به شهر شام رسید حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) شروع کردند به سخنرانی.
یک سخنرانی بزرگ که باعث شد یزید و‌ دشمنان امام حسین(ع) رسوا بشن و آبروشون پیش همه بره.

یزید هم که دید همه مردم با اون بد شدن و گفتن چرا امام حسین(ع) و یاران شون رو شهید کردی، مجبور شد که حضرت زینب(س) و بچه‌ها رو آزاد کنه…

البته بین همه‌ی بچه‌ها یکی از دردانه‌های امام حسین(ع) جا موند.
اونم کسی نبود جز حضرت رقیه(س) که از شدت دلتنگی برای پدرش به شهادت رسید.
پنجم ماه صفر سالروز شهادت حضرت رقیه(س) است.

صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ
وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ