نقش امام رضا در تقویت تشیع در ایران
ورود امام رضا علیه السلام به ایران و خراسان، زمینه گسترش طرفداران حضرت و تقویت شیعه را فراهم آورد.
الف) امام در مسیر مرو
هم زمان با شروع قرن سوم هجری، مأمون حضرت رضا علیه السلام را از مدینه، به مرو فراخواند و امام با اکراه و اجبار به سوی مرو حرکت داده شدند. تمام تلاش در این حرکت اجباری بر این بود که حضرت به عنوان امام معصوم و بزرگ شیعیان شناخته نشوند. مأمون به گونه ای سفر حضرت را از دور مدیریت می نمود که بُعد رهبری معنوی و امامت امام مخفی بماند. امّا امام علیه السلام این تحدید را به فرصت تبدیل نمود و از آن به بهترین شیوه در مسیر کسترش فرهنگ اسلام ناب بهره جست.
«رجاء بن ابی ضحاک» که مأمور آوردن امام به مرو بود، در مورد اتفاقات و حوادث طول سفر، این گونه می گوید:
«مأمون مرا فرستاد که علی بن موسی الرضا علیه السلام را از مدینه به نزد او حاضر کنم. و مرا امر کرد که او را از راه بصره و اهواز و فارس بیاورم و از راه قم نیاورم. و امر کرد که شب و روز مواظب او باشم تا او را وارد خراسان سازم.
پس من از مدینه تا مرو با او بودم و به خدا سوگند، که من مردی پرهیزکارتر از او در نزد خدا و کثیر الذکرتر در جمیع اوقات خود از او و ترسنده تر از خدا از او ندیدم. چون صبح می شد نماز صبح می خواند... پس از آن روی به مردم می کرد و ایشان را حدیث و موعظه می فرمود تا نزدیک زوال. پس از آن تجدید وضو کرده و به مصلای خود بازمی گشت...
او در هیچ شهری فرود نمی آمد مگر آنکه مردم روی به آن جانب می آوردند و معالم دین خود را از او پرسش می کردند. پس جواب می داد و بسیار حدیث می کرد از پدرش از پدرانش از علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله.»(1)
ب) نقل حدیث در نیشابور
هر چند در مسیر امام از مدینه تا مرو، سعی شده بود که از مراکز و مناطق شیعه نشین دوری کنند و در شهرهای دیگر حضرت ناشناخته باشند، امّا در نیشابور یکی از پرجمعیت ترین اجتماعات صورت گرفت و حدیث «سلسله الذهب» توسط امام رضا علیه السلام نقل شد و امامت به عنوان اصلی پس از توحید طرح گردید. و این در حقیقت گسترش فکر و مبانی شیعه بود.
«محمّد بن موسی بن متوکل، با سند از اسحاق بن راهویه روایت کرد که گفت: زمانی که علی بن موسی علیه السلام به نیشابور، تصمیم ترک نیشابور را به سوی مأمون داشت، محدّثینی که در این دیار بودند همه سر راه او آمده، گفتند: یا ابن رسول اللَّه! از میان ما میروی و ما را به حدیثی از احادیث جدّت رسول خدا صلی الله علیه و آله که از آن بهرمند نمی سازی؟- این در حالی بود که آن حضرت در عماری نشسته بود- سر خویش از عماری بیرون آورد و فرمود: شنیدم از پدرم موسی بن جعفر که گفت: شنیدم از پدرم جعفر بن محمّد که گفت: شنیدم از پدرم محمّد بن علی که گفت: شنیدم از پدرم علی بن الحسین که گفت: شنیدم از پدرم حسین بن علی که گفت: شنیدم از پدرم امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیهم السلام که گفت: شنیدم از رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: شنیدم از جبرئیل که می گفت: شنیدم خداوند عزّ و جلّ فرمود: کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» حصار و قلعه من است، پس هر که به قلعه من داخل گردد از عذاب من ایمن خواهد بود، ابن راهویه گوید: هنگامی که عماری حرکت کرد آن جناب به آواز بلند فرمود: این شروطی دارد، و من، خود از جمله شروط آن هستم.»(2)
منبع: کتاب زلال اندیشه رضوی: مجموعه مقالات برگزیده همایش، مقاله نقش امام رضا علیه السلام در ارتقاء و تقویت تشیع در ایران، کریم حسنی، ص 85-83.
------
پی نوشت ها:
1. شیخ مفید، الارشاد، ص 596.
2. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ص 423.