آثار زیانبار «رباخواری»
آيه 275 تا آیه 281 سوره بقره از مسأله رباخوارى كه درست بر ضد انفاق و يكى از عوامل مهم زندگى طبقاتى و طغيان اشراف و ثروتمندان بود، سخن مى گويد. نخست در يك تشبيه گويا و رسا، حال رباخواران را مجسم مى سازد، مى فرمايد: «كسانى كه ربا مى خورند، بر نمى خيزند مگر مانند كسى كه بر اثر تماس شيطان با او ديوانه شده» و نمى تواند تعادل خود را حفظ كند، گاه به زمين مى خورد و گاه بر مى خيزد (الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ). سپس به گوشه اى از منطق رباخواران اشاره كرده مى فرمايد: «اين به خاطر آن است كه آنها گفتند: بيع هم مانند ربا است» و تفاوتى ميان اين دو نيست. (ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا) يعنى: هر دو از انواع مبادله است كه با رضايت طرفين انجام مى شود، ولى قرآن در پاسخ آنها مى گويد: چگونه اين دو ممكن است يكسان باشد «حال آن كه خداوند بيع را حلال كرده و ربا را حرام» (وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا). سپس راه را به روى توبه كاران باز گشوده، مى فرمايد: «هر كس اندرز الهى به او رسد و (از رباخوارى) خوددارى كند، سودهايى كه در سابق (قبل از حكم تحريم ربا) به دست آورده مال او است و كار او به خدا واگذار مى شود» و گذشته او را خدا خواهد بخشيد (فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ). «اما كسانى كه (به خيره سرى ادامه دهند و) باز گردند (و اين گناه را همچنان ادامه دهند) آنها اهل دوزخند و جاودانه در آن مى مانند» (وَ مَنْ عادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ). به اين ترتيب رباخوارى مستمر و دائم سبب مى شود كه آنها بدون ايمان از دنيا بروند و عاقبتشان تيره و تار گردد. آيات مربوط به ربا هنگامى نازل شد كه رباخوارى با شدت هر چه تمامتر در مكه و مدينه و جزيره عربستان رواج داشت، و يكى از عوامل مهم زندگى طبقاتى و ناتوانى شديد طبقه زحمتكش و طغيان اشراف بود و لذا مبارزه قرآن با ربا بخش مهمى از مبارزات اجتماعى اسلام را تشكيل مىدهد.(تفسير نمونه، ج2، ص: 365). رباخوارى از نظر اخلاقى اثرات بدى به دنبال دارد. 1. رباخوارى تعادل اقتصادى را در جامعه ها به هم مى زند و ثروت ها را در يك قطب اجتماع جمع مى كند زيرا جمعى بر اثر آن فقط سود مى برند و زيان هاى اقتصادى همه متوجه جمعى ديگر مى گردد. 2. رباخوارى يك نوع تبادل اقتصادى ناسالم است كه عواطف و پيوندها را سست مىكند و بذر كينه و دشمنى را در دل ها مى پاشد و در واقع رباخوارى بر اين اصل استوار است كه رباخوار فقط سود پول خود را مى بيند و هيچ توجهى به ضرر و زيان بدهكار ندارد. اينجا است كه بدهكار چنين مى فهمد كه ربا خوار پول را وسيله بيچاره ساختن او و ديگران قرار داده است. 3. درست است كه ربا دهنده در اثر احتياج تن به ربا مى دهد اما هرگز اين بى عدالتى را فراموش نخواهد كرد و حتى كار به جايى مى رسد كه فشار پنجه ربا خوار را هر چه تمام تر بر گلوى خود احساس مىكند اين موقع است كه سراسر وجود بدهكار بيچاره به رباخوار لعن و نفرين مى فرستد، در اين شرائط بحرانى است كه ده ها جنايت وحشتناك رخ مى دهد، بدهكار گاهى دست به انتحار و خودكشى مى زند و گاهى در اثر شدت ناراحتى طلبكار را با وضع فجيعى مى كشد و گاه به صورت يك بحران اجتماعى و انفجار عمومى و انقلاب همگانى درمى آيد. اين است كه مى گوييم رباخوارى از نظر اخلاقى اثر فوق العاده بدى در روحيه وام گيرنده به جا مىگذارد و پيوند تعاون و همكارى اجتماعى را بين افراد و ملت ها سست مى كند.(تفسير نمونه، ج2، ص:364و379). در حدیثی در مورد علت تحريم ربا مى خوانيم، امام صادق (ع) فرمودند: «خداوند ربا را حرام كرده تا مردم از كار نيك امتناع نورزند» (وسائل الشيعه، ج18، ص117، ابواب ربا، باب 1، ح4).