به بچهها چه چیزی بیاموزیم؟
خانواده نخستین رکن اساسی پرورش فرزندان شایسته است و زیربنای شخصیت فرزندان در خانواده شکل می گیرد بنابراین پدر و مادر نسبت به تربیت و پرورش فرزندان خود مسئول هستند. پیشوایان اسلام در زمینه اینکه به فرزندان چه چیزهایی آموزش داده شود رهنمودهایی دارند که به آنها اشاره می شود.
1- باورهای اسلامی به ویژه توحید
سليمان بن خالد می گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: من خانواده اى دارم كه از من حرف شنوی دارند. آنها را به این امر [ولایت] دعوت كنم؟ فرمود: آرى خداى عزوجل در كتابش مي فرمايد: «ای كسانى كه ايمان آورده ايد! خود و خانواده خود را از آتشى كه آتشگيره آن مردم و سنگ است بركنار داريد».[1][2]
در حدیثی از رسول خدا صلى الله عليه و آله می خوانیم: «هر كه طفلى را تربيت كند تا بگويد «لا اله الا اللَّه» خدا از او حساب نمی کشد».[3]
2- دوستی پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندانش
حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرموده اند: «فرزندان خود را بر سه ویژگی تربیت کنید: دوستى پیامبرتان، دوستى اهل بيت او و خواندن قرآن».[4]
3- واجبات به ویژه نماز و روزه
از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده كه حضرت به برخى از اطفال نگاه كرد و فرمود: «واى بر فرزندان آخر الزمان از دست پدرانشان! سؤال شد: اى رسول خدا! از دست پدران مشركشان. حضرت فرمود: «نه از دست پدران مؤمنشان كه چيزى از واجبات را به آنان نمى آموزند و هنگامى هم كه فرزندانشان بياموزند پدران آنان را باز مى دارند و تنها به داشتن چیز اندکی از دنيا از آنان راضى مى شوند. من از آنان بیزارم و آنان از من بيزارند».[5]
از امام صادق عليه السلام هم فرموده است: «ما كودكان خود را در پنج سالگى به خواندن نماز دستور می دهیم و شما فرزندان خود را در هفت سالگى به نماز خواندن دستور دهيد. همچنين ما كودكان خود را در هفت سالگى دستور به روزه گرفتن مى دهیم، تا جايى كه توانایی دارند؛ حتّى به اندازه نصف روز يا بيشتر يا كمتر از آن هر چه که مى توانند ... و شما نيز در نه سالگى به روزه دستور دهيد، در حد توان و طاقتشان و اگر تشنگى بر آنان چیره شد، افطار كنند».[6]
4- قرآن
پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله می فرمایند: «هیچکس نيست كه به فرزندش قرآن را بیاموزد، جز اين كه خداى تعالى بر سر پدر و مادر او در روز قيامت تاجی بگذارد و دو لباس بلند و زيبا بر آنان بپوشاند كه مردم مانند آن را نديده اند».[7]
5- معارف دینی
حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام فرموده اند: «به كودكان مطالب سودمند بياموزيد (عقايد شيعه) تا مخالفان بر آنها چیره نشوند».[8]
این دستور با ارزش سبب می شود فرزندان از خردسالى براى دفاع از حريم عقايد و مبارزه كردن با وسوسه هاى شياطين آماده شوند و از اغفالگري هاى دشمنان پيشگيرى کند.
6- نوشتن
پيامبر صلی الله علیه و آله فرموده اند: «از حقوق فرزند بر پدر سه چيز است: نام نیکو بر او بگذارد، به او نوشتن بياموزد و چون به حد بلوغ (فکری و عقلی) رسيد او را همسر دهد».[9]
7- بهداشت
اصبغ بن نباته از اميرالمؤمنين علیه السلام روایت مى كند كه آن حضرت به پسرش امام حسن علیه السلام فرمود: فرزندم، آيا به تو چهار نکته را نياموزم كه با آن از طب بى نياز شوى؟ عرض كرد: آرى يا اميرالمؤمنين، فرمود: «بر سر غذا ننشين مگر اينكه گرسنه باشى و از سر غذا برنخيز مگر اينكه اشتهاى آن را داشته باشى (سير نخورى) و غذا را خوب بجو و هر گاه كه خواستى بخوابى به مستراح برو. اگر اينها را به كار بردى از طبّ بى نياز خواهى شد».[10]
8- حکمت های اخلاقی
سفيان ثورى می گويد، خدمت حضرت صادق علیه السلام رسيدم و عرض كردم: مرا نصيحتى كنيد كه پس از شما به خاطر سپارم... فرمود: سفيان، پدرم مرا سه ادب آموخت و از سه چيز بازداشت، اما آدابی که به من آموخت این بود که فرمود: پسر جان هر كه با رفيق بد همراهی کند سالم نماند، هر كه سخنش را مهار نکند پشيمان شود و هر كه جاى بدنام رود متهم شود. گفتم: ای پسر رسول خدا، آن سه چيز كه از آن نهی فرمود چه بود؟ فرمود: مرا از اینکه با حسد کننده بر نعمت ها، شماتت کننده بر مصیبت ها و یا فرد سخن چین همنشین و هم صحبت باشم، بازداشت».[11]
9- شعرهای سودمند:
امام صادق عليه السلام فرموده اند: «امير مؤمنان عليه السلام از اینکه اشعار ابوطالب روایت و تدوين شود خرسند می شد و مى فرمود: آنها را فراگيريد و به فرزندانتان یاد دهيد؛ چرا که او بر دين خدا بود و در اشعارش دانش بسیار است».[12]
منبع:
برگرفته از حکمت نامه کودک، محمدی ری شهری، به ترجمه عباس پسندیده، دارالحدیث، قم، 1385ش، ص 173 – 149.
------
پی نوشت ها:
[1] تحریم، 6.
[2] المحاسن، احمد بن محمد بن خالد برقى، دار الكتب الإسلامية، قم، 1371 ق، ج 1، ص 231.
[3] نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، ابوالقاسم پاينده، دنياى دانش، تهران، 1382ش، ص 768.
[4] قاموس قرآن، قرشى سيد على اكبر، دارالكتب الإسلامية، تهران، 1371ش، مقدمه، ص 2.
[5] جامع الأخبار، شعيري، محمد بن محمد، مطبعة حيدرية، نجف، بى تا، ص 106.
[6] كافي، كلينى، محمد بن يعقوب، دارالكتب الإسلامية، تهران، 1407 ق، ج 3، ص 409.
[7] فرهنگ قرآن، اخلاق حميده، امامى، عبدالنبى، مطبوعات ديني، قم، 1389ش، ج 3، ص 82.
[8] تحف العقول، ابن شعبه حرانى، جامعه مدرسين، قم، 1404ق، ص 104.
[9] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، فتال نيشابورى، محمد بن احمد، انتشارات رضى، قم، 1375ش، ج 2، ص 2، ص 369.
[10] الخصال، شیخ صدوق، به تصحیح: على اكبر غفارى، جامعه مدرسين، قم، 1362ش، ج 1، ص 229.
[11] تحف العقول، ص 376.
[12] بحار الأنوار، محمد باقر مجلسى، دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1403 ق، ج 35، ص 115.