قیام 19 دی در کلام رهبر انقلاب
قیام 19 دی در کلام رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای (حفظه الله)
مسئلهی نوزدهم دی، صرفاً یک حادثهی تاریخىِ گذرا نیست. اهمیت این حادثه از آنجاست که بخشی از ملت ایران - که مردم عزیز قم بودند - حادثهای را پیش از وقوع آن حس کردند. حس بیداری و هوشیاری این مردم به کمک آنها آمد، تا یک جریان عظیمی را در کشور شروع کنند. قضیهی اهانت به امام بزرگوار در یک روزنامه و به قلم یک مزدور دربار طاغوت، از نظر خیلی از مردم سطحینگر و ظاهربین، آن روز چندان اهمیتی نداشت؛ عمق این قضیه و بخش پنهانی این توطئه را احساس نمیکردند؛ درک نمیکردند. وقتی یک توطئهای را انسان احساس نکند، طبعاً عکسالعملی هم در مقابل آن نشان نمیدهد. مردم قم، جوانان قم، احساس کردند؛ درک کردند؛ اهمیت حادثه را فهمیدند. این مهمترین بخش از این حادثهای است که در تاریخ انقلاب ما اتفاق افتاد. اگر شما قمیها آن درکی را که آن روز پیدا کردید، پیدا نمیکردید، به خیابانها نمیآمدید، دفاع نمیکردید، شهید نمیدادید و آن رسوائىِ بینظیر را برای دستگاه طاغوت به وجود نمیآوردید، معلوم نبود جریان مبارزات به این شکلی که اتفاق افتاد، اتفاق بیفتد و ادامه پیدا کند. نقطهی شروع خیلی مهم است. و نقطهی شروع یک چیز تصادفی نیست، ناشی از فهمکردن و درککردن یک حادثهای است که بسیاری از ابعاد آن پوشیده است؛ از چشمها پنهان است. این هنر را حادثهی نوزدهی دی قم داشت و نشان داد که این درک صحیح را از قضیهای که پیش آمده بود، دارد؛ توطئه را میفهمد؛ میداند که پشت سر این مقالهای که علیه امام (رضوان اللَّه تعالی علیه) در روزنامه درج شده است، چه چیزهائی باید اتفاق بیفتد و اتفاق میافتد. چون توطئه را فهمید، وادار به عکسالعمل شد. (1387/10/19)
نکتهی اصلیای که در قضیّهی قم وجود دارد که من آن نکته را هم بارها عرض کردهام و تکرار میکنم، این است که مردم قم در آن مقطع، بهنگام عمل کردند. همیشه کار وقتیکه در وقت خود انجام گرفت، تأثیر میکند یا تأثیر آن افزایش پیدا میکند. همان کار را اگر گذاشتیم بیات شد، مدّتی گذشت و بعداً انجام گرفت، گاهی اثر نمیکند یا اثر کمی میکند. هنر قمیها این بود که نکته را فوراً گرفتند، دشمنی را فوراً شناختند و در همان وقت اوّل به آن پاسخ دادند، وَالّا اگر بعد از آنکه آن رفتار خباثتآمیزِ توطئهآمیزِ دشمن نسبت به امام بزرگوار انجام گرفت، این دست آن دست میکردند، [میگفتند] حالا میکنیم، فردا میکنیم، یک ماه دیگر میکنیم، این حوادث بعدی اصلاً به وجود نمیآمد. فریضه وقت دارد، در وقت خود باید فریضه را انجام داد؛ بهترین وقت انجام فریضه هم اوّل وقت -وقت فضیلت- است. خب، بعضی اصلاً فریضه را انجام نمیدهند، [میگویند] بیخیال؛ بعضی انجام میدهند امّا با تأخیر؛ بعضی میگذارند وقت که گذشت انجام میدهند، مثل توّابین؛ توّابین آنوقتی که باید میآمدند -که عاشورا بود- نیامدند، وقتی آمدند که کار از کار گذشته بود. یا قیام مردم مدینه با رهبری عبدالله بن حنظله. آمدند در مقابل یزید ایستادند، قیام کردند، حاکم مدینه را بیرون کردند، امّا دیر؛ آنوقتی که شنیدند که حسینبنعلی (علیهماالسّلام) از مدینه خارج شد، آنوقت باید به این فکر میافتادند، نیفتادند؛ دیر به فکر افتادند، یک سال بعد [به فکر افتادند]؛ نتیجه هم همانی شد که تاریخ ثبت کرده است؛ قتلعام شدند، تارومار شدند، نابود شدند، هیچ کاری هم نتوانستند بکنند. کار را در وقت باید انجام داد. خب، اگر بخواهیم کار را در وقت انجام بدهیم، بایستی فریضه را بشناسیم، بدانیم چه کاری باید انجام داد تا آن را در وقت خود انجام بدهیم. (1395/10/19)