site.title

جوان و پرستش

میل به خدا و حس پرستش گری در همه دوران عمر انسان وجود دارد، زیرا «حس مذهبی» در نهاد و سرشت انسان جای دارد و از فطریات یا به تعبیری از تمایلات عالی انسان به حساب می آید.(1) پرستش در جوانی و مبارزه با هوای نفس در این سنین ارزش بسیار دارد، به ویژه پرستشی که همراه با شناخت خالق باشد.
در این دوران قدرت و قوت - که با دو ضعف توأم است - پاسخ جوان در دعوت خداوند باید مثبت باشد. همان گونه که در جوانی، گناه کردن لذت دارد، چشم پوشی از آن نیز اراده و تصمیم جدی می خواهد و سخت است. ازاین رو در اسلام و ادیان دیگر، عمل در جوانی اهمیت و ارزش بسیار دارد. پیامبر صلی الله علیه و آله به ابوذر چنین توصیه می فرماید:
یا أباذر مامن شاب یدع لذه الدنیا و لهوها و أهرم شبابه فی طاعه الله إلا أعطاه الله أجر اثنین و سبعین صدیقا؛(2) ای ابوذر! هر جوانی که در راه اطاعت خداوند از لذت ها و بیهوده کاری های دنیا درگذرد، به یقین خداوند، پاداش هفتاد و دو شخص صدیق را به او عطا می فرماید.
دینداری و مؤمن بودن از این جهت در جوانی اهمیت فراوان دارد که شهوت و غرور جوانی, چشم دل انسان را می پوشانند و مانع از دیدن حقیقت می شوند. جوانی که به همه شهوت ها پشت می کند و راه درست را در پیش می گیرد بسیار ارزشمند است. در سخنان اهل بیت علیهم السلام آمده است که برترین اعمال سخت ترین آنها است:
النبی صلی الله علیه و آله: أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا؛(3) برترین عمل ها مشکل ترین آن است.
ازاین رو روایت شده است که جوان خداپرست و مؤمن در زیر سایه رحمت خداوند قرار خواهد داشت و خداوند نیز، عنایت ویژه به او دارد. پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید:
عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ: سَبْعَهٌ یُظِلُّهُمُ اللَّهُ فِی ظِلِّهِ یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ إِمَامٌ عَادِلٌ وَ شَابٌّ نَشَأَ فِی عِبَادَهِ اللَّهِ...؛(4) در روزی که هیچ سایه ای نیست جز سایه [رحمت] الاهی، هفت کس را خداوند در زیر سایه رحمتش قرار می دهد و آنان عبارتند از: پیشوای عادل و جوانی که در پرستش خداوند نشو و نمو کرده باشد... .
کسی که قدرت در اختیار دارد و از آن به نفع عدالت استفاده می کند, ارزش دارد؛ زیرا بدون داشتن قدرت, طرفداری از عدالت کاری ساده است. ولی قدرت داشتن و ظلم نکردن، کاری مشکل است؛ چنان که جوانی اگر بر شهوت قوی خود پشت پا زند و خود را در مسیر حق قرار دهد، ارزش فراوانی دارد. به همین دلیل جوانی که مخالف هوای نفس باشد و در مسیر خداپرستی گام بردارد، در سخنان اهل بیت علیهم السلام از چنین جوانی بسیار قدردانی شده و ارزش دینداری جوان به مراتب از دینداری سالخوردگان بیشتر و بالاتر به حساب آمده است:
الشَّابُّ السَّخِیُّ الْمُقْتَرِفُ لِلذُّنُوبِ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ مِنَ الشَّیْخِ الْعَابِدِ الْبَخِیلِ؛(5) جوان سخی که از گناه دوری جوید، نزد خداوند، محبوب تر است از پیر عابد بخیل.
پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: جوانی که در مسیر حق حرکت کند و دین داری و پاکدامنی را برگزیند، بسیار ارزشمند است؛ بلکه محبوب ترین افراد نزد خداوند است:
فضل الشاب العابد الذی تعبد فی صباه علی الشیخ الذی تعبد بعد ما کبرت سنه کفضل المرسلین علی سائر الناس؛(6) برتری جوانی که خدا را در سنین پایین بپرستد، بر پیری که خدا را در سن پیری می پرستد، مانند برتری فرستادگان خدا بر سایر مردم است.
در احادیث دیگری از آن حضرت آمده است که خداوند به وسیله جوان پاکدامن فرشتگان مباهات می کند:
إن الله تعالی یباهی بالشاب العابد الملائکه، یقول: انظروا إلی عبدی! ترک شهوته من أجلی؛(7) خداوند تعالی به فرشتگان مباهات می کند و می فرماید: به بنده ام بنگرید! که شهوتش را به خاطر من ترک کرده است.
جوانی که عمرش را در راه بندگی خدا صرف می کند در نزد اهل بیت علیهم السلام و اسلام بسیار ارزشمند است، پیامبر صلی الله علیه و آله در سخنی زیبا این مسئله را چنین بیان می کند:
إن أحب الخلائق إلی الله تعالی شاب حدث السن فی صوره حسنه جعل شبابه و جماله فی طاعه الله تعالی ذاک الذی یباهی الله تعالی به ملائکته فیقول هذا عبدی حقا؛(8) محبوب ترین آفریده ها نزد خداوند تعالی، تازه جوان زیبارویی است که جوانی و زیبایی اش را در راه اطاعت خدا صرف کرده باشد، خداوند با فرشتگان به چنین جوانی مباهات می نماید و می فرماید: این جوان به حقیقت، بنده من است.
نه تنها اهل بیت علیهم السلام، بلکه در ادیان دیگر نیز از جوانانِ پاک طینت تجلیل کرده اند؛ در کتاب اوستا آمده است:
می ستایم جوانانی را که نیک اندیش و نیک گفتار و نیک کردار باشند.(9)
برعکس، جوانی که از راه خدا بیرون رود آن قدر بی ارزش می شود که پیامبر او را دیوانه و بی عقل خوانده است:
ومر برسول الله رجل و هو فی أصحابه فقال بعض القوم مجنون فقال النبی صلی الله علیه و آله بل هذا رجل مصاب إنما المجنون عبد أو أمه أبلیا شبابهما فی غیر طاعه الله؛(10) رسول خدا در میان اصحابش نشسته بود که شخصی از آنجا گذشت، برخی گفتند او دیوانه است. رسول خدا فرمود: او مردی بیمار است؛ دیوانه زن و مردی است که جوانی شان را در غیر از فرمانبرداری خداوند گذرانده باشد.
منبع: کتاب جوان و جوانی در سیره اهل بیت علیهم السلام، تألیف محمدعارف صداقت، ص 83-88.
---
پی نوشت ها:
1. انسان شناسی، ص 206.
2. أعلام الدین، ص 198.
3. مفتاح الفلاح، ص 32.
4. وسائل الشیعه، ج 5، ص 199.
5. مستدرک الوسائل، ج 7، ص 15.
6. الجامع الصغیر، ج 2، ص 213.
7. کنز العمال، ج 15، ص 776
8. اعلام الدین، ص 120.
9. اوستا، ص 509.
10. مشکاه الانوار، ص 169.
 

صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ
وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ