site.title
مسابقه کتابخوانی شکوه رضوان
موسی خانی
سلام اقا جان به حق جوادت توفیق میهمان شدن به ما عنایت بفرما.
زهرا افضلی
آقاجان میدانم که لایق وصل شما نیستم و می دانم که بارگناهانم سنگین است وسرم از خجالت افکنده ، اما این بار نیز با این کوله بار سنگین از گناه وسرافکنده از شرم به درگاهت آمده ام ، دست نیازم را به سویت گشوده ودخیل بند ضریحت شده ام تا شاید قدری از آنها کم شود ، دل بریدن از هرآنچه دراین دنیا مانعی بین من و تو شده را با آغوش باز می پذیرم ودل می کنم از آنچه هست ونیست ، تنها گوشه چشمی از تو می خواهم
محمدعلی مظاهری
یا ضامن اهو تورا به حق مادرت برای ظهور فرزندت دعا کن تا کی انتظار
نجمه علیزاده
من همان آهوی رمیده و در بند هستم که محتاج گوشه چشمی از توست. یا رضا ای الغربا و ای معین الضعفا، اینک التماس های این بنده ی ضعیف و در بندت را به اجابت برسان. باشد که بندها گسته شود
حنانه عادلی
سلام به امام زمانم .می دانم از دل نوشته ی من آگاهید.مولای من می دانی چند سال است که پدرانمان و مادرانمان انتظار شما را می کشند و منتظر هستند تاشما بیایید و جهان را پر از عدل و خوبی کنید. اگر بدانید مردم روز تولد شما چه احساس خوبی دارند و تمام شهر را چراغانی می کنند،انگار که که تولد پدر خودشان است.آقا جان برای من و خانواده ام دعا کن تا بتوانیم یکی از سرباز های شما باشیم. دنیا بدون تو معنایی نداره!
سید طاهر محمدی
السلام علیک یا غریب‌الغربا، خیلی دلم برات تنگ میشه، وقتی داخل حرمت میشم حال و هوایی دیگری پیدا می‌کنم، احساس آرامش می‌کنم، تمام غم‌های دنیا از دلم زدوده میشه. دوستت دارم ای آغای مهربانم.
اوا رئیسیان
هوا ابریست قطره های نرم باران را حس میکنم که روی صورتم برق می اندازند؛گنبد طلایت را میبینم که همچون آب در بیابان روحم را زنده می‌کند!و شوقی وصف ناپذیر. هنوز باورم نمیشود چشم در چشم تو،روبه روی حرمت ایستاده‌ام صدای قلبم را میشنوم که با شنیدن نقاره های حرمت طنین می اندازد؛حال ِعجیبی‌ست بوی اسپند و گلاب،همه جا را دربرگرفته؛ اینجا،درآغوشت،احساس سبکی میکنم
سپهراد آریا
امید دریای دلم فانوس احساس تو بود کشتی ماتم زده ام جویای الماس تو بود ز سر کوی شما، پیچیده عطر و بویی آشنا گویند مرا کین بوی خوش، بوی خوشِ یاس تو بود
زهرا ذاکری نژاد
السلام علیک یا معین الضعفا و الفقرا سلام امام رضا...سلام مهربون من...خودت میدونی چقدر محتاج حرمتم...چقدر محتاج نگاهتم ....کمکم کن امام رضا من همیشه محتاج کمکتم....از دلم خبر داری...از دردا و نیازام خبر داری...تنهام نذار امام رضا بزار بیام پیش توی حرمت با هم صحبت کنیم میدونم دستمو رد نمیکنی...میدونم هر جا باشم صدا مو میشنوی...ولی امام رضا من احتیاج دارم بیام حرمت حاجتامو از دستای خودت بگیرم....چشامو ببندم و به صدای اذان حرمت گوش بدم دل بکنم از هر چی غم دنیاست.... امام رئوفم دعوتم کن حرمت
طاها خانی بلفه تیموری
دوست دارم روز ها در گوشه ای از حیاط با صفای حرمت بنشینم و به زیبایی و لطف خیره کننده است چشم بدوزم. ببینم که چگونه مهمان نوازی می کنی و با دستان مهربانت دانه های اشک را از روی گونه های سرد زائرین درگاهت می زدایی. من می دانم، تو خیلی مهربان هستی. کدام مهمانی را دیدی که در غربت خود مهمان نوازی کند؟ خود بنده نوازی کند؟ ای مهربان ترین آیا می شود گوشه ای از لطف و کرم خودت را نصیب من نیز سازی؟ روزها در گوشه ای از حیاط با صفای حرمت مینشینم...
آرشیو دلنوشته هاارسال دلنوشته
صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ
وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ